امروزه فضای مجازی به یکی از اصلی ترین منابع تغذیه اطلاعاتی و مصرف فرهنگی مردم تبدیل شده است. می توان گفت که مهندسی افکار، رفتار و احساسات عمومی در غالب اوقات، در فضای مجازی و شبکه های اجتماعی اتفاق می افتد.

هاجر شهبازی – تایماز نیوز: اگر بخواهیم ارتباطات درستی داشته باشیم و با محیط پیرامونی تفهیم و تفاهم سازگاری را رقم بزنیم، بی شک بایستی با زبان دنیای مجازی آشنایی کافی داشته باشیم. در حال حاضر، یکی از مهمترین دانش هایی که برای عموم مردم توصیه می شود، دانش رسانه و سواد ارتباطات الکترونیکی است.

این مقوله، کاملا فضای فرهنگی کشور را تحت تاثیر قرار داده و غالب عناصر فرهنگی، اجتماعی و حتی سیاسی را نیز دچار بازتعریف های جدی در دامنه و گستره مباحث‌شان نموده است. اگر بخواهیم فرهنگ شهروندی را به عنوان یکی از جدی ترین ارکان پیشرفت و توسعه یک کشور مورد بررسی قرار دهیم، باید گفت که تمامی موضوعاتی که در ذیل این موضوع واقع شده اند، به طور کاملا محسوس، در ارتباط با فضای مجازی، تکان جدی خورده اند و به نوعی نیازمند یک بازتعریف اساسی می باشند.

یکی از زیرمجموعه های بحث فرهنگ شهروندی، مساله قانون مداری و تبعیت از قوانین شهری و کشوری است. سوال اینجاست که بعد از حضور انبوه مردم در شبکه های اجتماعی و مسلح شدن فراگیر مردم به وسایل الکترونیکی هوشمند تا چه میزان قانون پذیری افزایش یا کاهش داشته داشته است؟

به عنوان مثال میزان حساسیت مردم نسبت به مسائل فرهنگی و اجتماعی از جمله محیط زیست، حقوق دیگران و رعایت حال شهروندان، افزایش یا کاهش داشته است؟ آیا مردم بیشتر در مسائل اجتماعی همکاری می کنند و حضور اجتماعی فعالی دارند یا اینکه اتفاق دیگری رقم خورده است؟ زیرپوست شهر، چه می گذرد؟

از آنجایی که یکی از دغدغه های نظام های سیاسی اسلامی، مشارکت سیاسی مردم، نظارت، مراقبت مردم نسبت به عملکرد مسئولین، داشتن روحیه مطالبه گری و عدالت خواهی است، با ورود گسترده تکنولوژی های ارتباط جمعی در فضای فرهنگ عمومی، چقدر این امر مهم محقق شده است؟

یکی دیگر از مسائل بسیار مهمی که میزان موفقیت و عدم موفقیت یک جامعه را نشان می دهد، سطح همبستگی اجتماعی و مدل ارتباطات و معاشرت های مردم با یکدیگر می باشد. آیا مردم نسبت به هم با مهربانی و گشاده رویی برخورد می کنند و به قول شاعر«بنی آدم اعضای یکدیگرند»؟ یا اینکه روابط اجتماعی تحت تاثیر جهان موازی که از کانال شبکه های اجتماعی شکل گرفته، دچار گسست و فردگرایی افراطی شده است؟ به طوری که غالبا مردم، از حال هم بی خبرند و همسایه از همسایه و حتی پدر از پسر و شوهر از همسر بی اطلاع می باشد؟

این قبیل سوالات، ناشی از بحرانی است که یک فرهنگ مدعی و تمامیت خواه، متوجه فرهنگ های رقیب می کند و چالش بین ایدئولوژی ها را ترتیب می دهد.

در حال حاضر فرهنگ غرب در بستر تکنولوژی توانسته در بسیاری از فرهنگ ها و جغرافیاها، نفوذ کند و تحمیل و تهاجم فرهنگی را به معنای واقعی کلمه، رقم بزند. اما جامعه دینی با توجه به غنای فرهنگی و اجتماعی و داشتن عقبه لازم و کافی برای عرض اندام در مقابل این موجود چند وجهی فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و به تعبیری تهاجم فرانو، چه تدابیری و راهبردی می تواند اتخاذ کند؟

یافته ها و تحقیقات نظری و میدانی، کارشناسان داخلی و خارجی حاکی از آن است که فرهنگ شهروندی با تمام زیرمجموعه هایش که ذکر شد، در ارتباط با فضای مجازی دچار یک چالش و بحران جدی شده است.

چنین شهروندی، در تمامی شاخص های رشد و فرهنگ شهروندی تنزل می‌کند به دلیل اعتیادی که نسبت به اصل فضای مجازی پیدا می کند و زندگی بدون شبکه ارتباطات مجازی را محال و غیرقابل باور تلقی می نماید و اساسا فردگرایی بر جامعه گرایی، غلبه حداکثری پیدا می کند.

با توجه به این تحولات، شهروندان تبدیل به توده های جدا از هم، منفرد و تنها می شوند که به ندرت حال و حوصله توجه، مشارکت و حضور در فضاهای اجتماعی و فرهنگی را خواهند داشت و دیگر قانون، آموزش، محیط زیست، مشارکت و حقوق دیگران را اموری فرعی و غیرمهم به چشم خواهند آمد.

بر همین اساس، فضای مجازی در بستر زمان، تمامی روابط را کاذب، مبهم، مجهول، تخیلی و البته دارای جذابیت و لذت های زودگذر و اعتیادآور، اداره خواهد کرد.