✍ به قلم میرنبی عزیززاده

جناب آقای دکتر نوعی اقدم
عرض سلام و ادب

تایماز نیوز | فریادتان در مجلس دوره هفتم در دفاع از حقّ و حقوق کارکنان دولت و بازنشستگان کشوری و لشکری، در دل تاریخ ثبت شده است.
در آن مجلس، دکتر حسن نوعی اقدم به تنهایی یک مجلس بود و چهار مجلس آینده ایشان نتوانستند در باب حفظ اصالت قانون عدالت محور نظام هماهنگ پرداخت حقوق همگی به اندازه یک نوعی اقدم، اقدام کنند.‌

آقای دکتر نوعی اقدم، زندگی همه مردم‌ دچار مشکلات ناشی از نافهمی و کج فهمی وزیر و وکیل مملکت شده است.‌
گویا حتی یک گوش شنونده از مجلس ها و دولت ها نیست. در این نوع بازی، گویی چشم‌ و گوش وزیر و وکیل بسته اند و چماقی به دست آنها داده اند و این بیت را ورد زبان آنها ساخته اند:
ده ده ام، ننه ام، کور دئدی
هر یئتنه وور دئدی

آقای دکتر نوعی اقدم! شما استاد اقتصاد و معلم ریاضی هستید. کسی که هم ریاضیدان باشد و هم اقتصاددان یعنی نماد ” انسان کامل” در علم و عقل در جامعه بشری. ( منظورم انسان کامل ربّانی و الهی نیست. برخی فوری نگویند که معلّم‌ تان را امام دانستید) ؛ ای معلم شجاعِ ما دانش آموزان ۴۳ سال قبل تان را تفهیم کنید که :
چه جوری برای قاچاق و یا واردات رانتی دهها نوع سیگار آمریکایی و… دهها هزار میلیارد تومان از سفره مردم غارت می شود و به خزانه شیطان بزرگ‌ واریز می شود، پول است. اعتبار و بودجه هست. اما برای تامین زندگی شریفانه بازنشسته مظلوم و کارکنان نجیب پول و اعتبار قابل تامین نیست؟
استاد اقتصاد ! در گزارش های رسمی اخباری می شنیدیم که ارزش مالی ” قاچاق” در ایران را ۲۰- ۲۵ میلیارد دلار در سال می دانستند. در سالهای اخیر مدیر مسئولی در سطح عالی با ابراز خوشحالی می گفت: ما این آمار را به ۱۸ میلیارد دلار در سال کاهش داده ایم؟
استاد این ۱۸ میلیارد دلار، و آن۲۰- ۲۵ میلیارد دلار در گزارش های سال های قبلی، نه در ” جام تایی” دانش آموزی ما دهاتی های دهه ۱۳۴۰ جا می شود و نه خَرِِ بارکش دهات ما تحمّل وزن آن در خورجین ها داشته باشد. آنان که مسئولند، چه نوع آدمیزاد بوده و هستند که بار سنگین وزن این بی وجدانی در حقّ نجیب ترین ملّت جهان را تحمّل می کنند؟‌
استاد! شفاف به ما دانش آموزان دهه ۱۳۴۰ یاد بدهید که چه جوری برای هر اختلاس، رانت، تبعیض، فساد، رفاه طلبی و اشرافی گری، در مملکت پول است. برای مردم ، برای بازنشسته نیست!؟

معلّم‌ شهید! دیدم: در میدان رزم با ما دانش آموزانت بودید، دیدم دو برادر نازنین تان که باید طبیب جان ها می شدند، بسان قاسم کربلا زخم ها از تیر دشمن برداشته و در فوران خون شان تا عرش الهی پرواز کردند. در رزم گاه کربلای ایران دیدم که دو برادر دیگرتان آنقدر زخم بر داشتند که فقط زینب و راوی شاهد پیکرهای شهدای کربلا توان روایت پیکر های خونین آنها دارند. یعنی پنج برادر همراه کاروان جهاد و شهادت!
استاد شما هم از احوال ما خبر داشتید که شش برادر در آن کاروان عشق بودیم. یک برادر کوچک که خیلی کودک بود، آن هم در ماموریت مرزداری برای وطن به لقاء الله پیوست.
استاد شما و ما و خیل خانواده های فدایی ناموس وطن در آن ایام کاروانی از پدر و مادر وداع کرده و در غرب و جنوب کشور جان دادیم تا وطن به دشمن ندهیم. حالا این چه فرمول ریاضی است که جناح های سیاسی، گاهی خاندان های شیفته‌ قدرت، کاروانی قدرت و مناصب مملکتی را تصاحب می کنند؟‌ استاد در آمار و ریاضی و اقتصاد فرمول خاصی در حلّ این معادله ناهمگون‌ دارید. منبر واعظان و آهنگ سازها که عاجز از بیان این شرایط هستند‌. برخی از این طیف شکم حرامی ها زبان دراز هم دارند و می. گویند: شما ایثارگران با خدا معامله کرده اید و حقّ تان سکوت است.
امّا این سخن حقّ، در رسم طیف وزیر و وکیل شکم حرامی بی شرف فقط لقلقه زبان و طعنه بر ما ایثارگران شده است. یعنی برای عذاب دادن روح و روان ما این سخن می گویند.
استاد ما اگر به خاطر خدا جان دادیم، به محفل وزیر و وکیل لقمه حرامی چه ربطی دارد؟‌ مگر ما دنیای آنها را نیز حفظ نکردیم‌‌‌؟‌ یک وجب خاک به دشمن دادیم؟
استاد دردمند! شما تحلیل گر آمار و ریاضی قهاری هستید؛ این دو متغیّر را در معادله ای تحلیل کنید و سخنی جانانه بگید:
ما ایثارگران در ده سال اول حاکمیت نظام ج.ا.ا دلار ۷ تومانی آمریکایی را از رژیم پهلوی گرفتیم. سه سال دوره داغ انقلاب و هشت سال دفاع مقدس – همان دلار را به ارزش ۷ تومان برای کالاهای اساسی تحویل سیاستمداران دادیم.
در متغیّر دوم؛ این وزیر و وکیل در سه دهه اخیر چقدر شیفته و نوکر پُرکردن خزانه آمریکای کودک کش در غزّه بودند و هستند. که تیز تک سوارانه ارزش همان دلار ۷ تومنی را قصد دارند ۵ برابر، ۱۰ برابر، شکم حرامی برابر افزایش دهند، این قضیه و معادله چیست؟

استاد یک سوال تاریخی نیز پاسخ دهید ممنون می شوم. در عصر قجری و حتی عصر مظفری ” ۱ تومان” پول ترکی- فارسی ایران برابر با ۱۰۰۰۰ دینار عرب، ۱۲ فرانک فرانسه، ۵/ ۲ دلار آمریکا و ۲ پوند استرلینگ بریتانیا بود. آنها هیچ ادعای مسلمانی و انقلابی گری و نوکری مردم بودن هم نداشتند.
چه بلایی سر وطن آورده اند که ما نوکر مردم از صدقه سر طیف وزیر و وکیل حرام خوار آن ” ا تومان” طلایی را گم‌ کرده ایم؟!
استاد شما را خیلی دوست دارم. چون شما و انسان های عالم و با‌سواد و اسوه علم و عقل این جهانی، می توانید نسخه آبادی این جهانی و آن جهان دیگر را تجویز کنید. فقط خواهش می کنم به یاران تان سفارش کنید که در تبلیغ استان شدن اردبیل، بیشتر متمرکز نشوند. چون‌ نه تنها افتخار نبود، بلکه حواشی خوبی هم نداشت. حداقل من دانشجوی تاریخ دلم نمی پذیرد زیرا:
۱- تاریخ به ما می آموزد، آذربایجان وقتی ایالت یکپارچه و مملکتی از ممالک محروسه ایران بود، عزّت و عظمت زندگی بهتر از نتایج تقسیمات کشوری در سده اخیر بود. امروز که آذربایجان چهار استان مستقل شده، ثمره اش فقط تفرقه و تخریب است نه عمران و آبادانی!
۲- جوان بودم و تازه دانشجوی تاریخ بودم. از عالم ربّانی، مجتهد با سواد، ملّای خوبی ها، و عصاره خوبی های ملّایان حضرت حجت الاسلام شیخ علی کریمی شنیدم که فرمود: آنان که نام آذربایجان را از قلمرو استان فعلی اردبیل برداشتند، مرتکب خیانت تاریخی شدند. من که شما معلّم گرامی را خیلی دوست می دارم. سخن مرحوم رضوان جایگاه را در این باب ” صواب” می دانم.
میرنبی عزیززاده ۱۱/ ۱۱/ ۱۴۰۲