تایماز نیوز به نقل از گیل فام / یازدهم آذر ماه هرسال، یاد آور از جان گذشتگی  یکی از آزادیخواهان بنام ایران معاصر است که با نثار جانش، به اعاده حیثیت از دین ومیهنش پرداخت و در این راه به شهادت رسید. میرزا کوچک رهبر نهضت جنگل  است و نهضت جنگل نماد آزادگی و ایستادن […]

تایماز نیوز به نقل از گیل فام / یازدهم آذر ماه هرسال، یاد آور از جان گذشتگی  یکی از آزادیخواهان بنام ایران معاصر است که با نثار جانش، به اعاده حیثیت از دین ومیهنش پرداخت و در این راه به شهادت رسید. میرزا کوچک رهبر نهضت جنگل  است و نهضت جنگل نماد آزادگی و ایستادن در برابر دیکتاتوری، استبداد و نفوذ بیگانگان بودکه علاوه بر تأثیر بر حرکت‌های انقلابی در حوزه‌های عمرانی، زیرساختی، ادبیات و هنر نیز تأثیرات فراوانی داشت.ما باور داریم مرگ پایان میرزا کوچک و نهضت جنگل نبوده است. پژواک مبارزات و حکایت از خود گذشتگی این بزرگ مرد مبارز در گذشته، امروز و فردا جاری است.
شیخ یونس استاد سرایی که بعدها به “میرزا کوچک جنگلی” نامبردار شد، به سال ۱۲۵۷ خورشیدی در محله استاد سرای رشت چشم به جهان گشود. پدرش میرزا بزرگ در خدمت میرزا عبدالوهاب مستوفی سمیعی بعنوان پیشکار اموردفتری بود.میرزا بزرگ در اوان جوانی با بانویی از منطقه فومن ازدواج کرد که ثمره ازدواجشان سه پسر و سه دختر شد. پسرها میرزا کوچک، میرزا محمد علی خان جنگلی(متوفای ۱۳۲۹) و میرزا رحیم خان جنگلی (متوفی ۱۳۴۰) نام داشتند و دختر ها هم به نامهای:کربلایی خانم  جنگلی(همسر حاجی رضای فومنی ) ،سارا خانم جنگلی( همسر میرزا احمد و مادر میرزا اسماعیل جنگلی) و یک دختر دیگر که همسر میرزا جوادخان ناصرالملکی ومادر دکتر موسی خان فیص بود، خوانده می شدند.

اما سردارجنگل میرزا کوچک جنگلی بعد از گذراندن دوران کودکی و تحصیلات حوزوی در  رشت و تهران، به صفوف مشروطه خواهان گیلان پیوست وسالها بعد در اوان جنگ جهانی اول  به سال ۱۲۹۴  خورشیدی برای مبارزه با روسهای تزاری که در آن زمان گیلان را اشغال کرده بودند،با شماری از همفکران خود هیئت اتحاد اسلام رادر گیلان پایه گذاری کرد وبا چند تن از یاران اندک خود که در راس شان حاج احمد کسمایی نیز دیده می شد، نهضت جنگل را در جنگلهای خراط محله تولم که در اختیار میر احمد مدنی بود بنیان گذاشت واز آن پس به مدت حدود هفت سال با قزاقان روس و قوای انگلیس وبعد ها حکومت مرکزی در حالت جنگ دفاعی و تعرضی بسر برد.

میرزا کوچک بدنبال وقایع و حوادث بسیار،در شانزدهم خرداد ماه سال ۱۲۹۹ خورشیدی بود که رژیم سلطنتی قاجار را ملغی و حکومت جمهوری شورایی انقلابی ایران را بعنوان اولین جمهوری در قاره آسیا در رشت اعلام کرد که دوماه بیشتر دوام نیاورد ودر پی فعالیت های کمونیستی بلشویک ها و عهدشکنی برخی از مزدوران داخلی،  راه خود را از آنان جدا کرد و به جنگلهای فومن برگشت.چند ماه بعد از این، رضا خان برای قلع قمع کردن جنگلیان به رشت آمد که بدنبال شکست میرزا از قوای رضا خانی وبعد از وداع با همسرش مرحومه جواهر خانم( صدیقه) رضا پور(پور ادبی پشتیری) ، ابتدا برای مدتی در روستای میان رز مخفی گردید ،تا اینکه از راه ماسوله و ییلاقات ماسال، به طرف خلخال عزیمت نمود تا خود را به بانوی مقتدر آن منطقه به نام عظمت خانم فولادلو (متوفای ۱۳۱۵، مدفون در بقعه شیخ صفی الدین اردبیلی) رسانده و از حمایت او برخوردار شودو هم در فرصتی مناسب نیروهای پراکنده خود را جمع کند که متاسفانه در میانه راه در گردنه گیلوان خلخال دچار سرمای سخت و کولاک شدید شد و در چند قدمی تنها یار باوفایش گائوک آلمانی  از پای در آمد و درروز دوشنبه دوم ربیع الثانی سال  ۱۳۴۰  قمری مطابق  یازدهم آذر سال ۱۳۰۰ شمسی به شهادت رسید و  جاودانه تاریخ گردید. نوشته اند که؛ سر  یخ زده اش به دستور یکی از خوانین مستبدوقت تالش به نام محمد خان سالار شجاع برادر سردار مقتدر  و بدست شخصی به نام رضا اسکستانی از بدن جدا شد که بدنش بطور امانت در گورستان خانقاه یا گیلوان خلخال به خاک سپرده شد و سرش  به قولی توسط خالو قربان کرد هرسینی یار خائن سابق میرزا ، برای خوشخدمتی نزد رضا شاه به دربار تهران برده شد ودر آنجا در گورستان حسن آباد مدفون گردید. بعدها پس از تبعید رضا شاه به جزیره موریس، سر و سپس تن به رشت منتقل و در گورستان سلیمانداراب به خاک سپرده شد.

بابک خاصه خان