پرستار عنوان وزین و زیبنده افرادی است که در محاصره آلام به مثابه یک قهرمان، رسالتشان را هر چقدر هم زخمی و خسته باشند، حتی اگر شده به تنهایی به دوش می کشند.  در کشور عزیزمان ایران، روز پرستار روزی که به یاد «مرهم زخم‌های کربلا» حضرت زینب (س) نامگذاری شده در واقع ضمن تکریم […]

پرستار عنوان وزین و زیبنده افرادی است که در محاصره آلام به مثابه یک قهرمان، رسالتشان را هر چقدر هم زخمی و خسته باشند، حتی اگر شده به تنهایی به دوش می کشند.

 در کشور عزیزمان ایران، روز پرستار روزی که به یاد «مرهم زخم‌های کربلا» حضرت زینب (س) نامگذاری شده در واقع ضمن تکریم و پاسداشت نام و یاد آن حضرت، می‌خواهد به ما یادآوری کند که پرستار، عنوان وزین و زیبنده افرادی است که در محاصره آلام به مثابه یک قهرمان، رسالتشان را هر چقدر هم زخمی و خسته باشند، حتی اگر شده به تنهایی به دوش می کشند.

پرستاران واقعی، علاوه بر زخم‌های نیزه و سنان، مراقب آسیب‌های روحی و نشکستن غرور لشگر به ظاهر شکست خورده حق هستند. آنها حقیقت را نه تنها شبانه در خرابه شام که در ظهر ظلم و در خراب آباد کاخ یزید، فریاد کشیده و تاریخ ساز می‌شوند.

ما حضرت زینب (س) را به صبر و تحمل خیل عظیمی از فشارهای ناجوانمردانه جسمی و روحی می‌شناسیم. به عنوان نماد مقابله موفق با استرس‌ها و سختی‌های عظیم. کسی که بلد بود فراتر از تحمل سختی‌ها، آسیب دیدگان دیگر این واقعه دهشتناک را نیز سروسامان داده و از زنان و طفلان و اسیران، لشگری بسازد که نه تنها در برابر فاتح ظالم سر خم نکرده، بلکه با دست خالی و صرفاً با ایمان راسخ بر آنها بشورد.

وقتی نام پرستار با یاد چنین شخصیتی عجین می‌شود، از پرستار جامعه اسلامی ایران نیز انتظار می‌رود، دست کم به تعدادی از این اوصاف والا متصف گردد و این انتظار نیازمند کار زیربنایی و تلاش بسیار زیادی است. ما در دانشگاه‌های علوم پزشکی به عنوان دانشگاه اسلامی و آموزش دهندگان پرستار یا به عنوان نظام اسلامی که حافظ سلامت جامعه است، تا چه حد منابع مطالعاتی علمی و به روز تولید کرده‌ایم که با مراجعه به رشادت‌های عظیم حضرت زینب، آن را تئوریزه کرده یا دست کم با ادبیات پژوهشی دنیا انطباق داده و بررسی تحلیلی انجام داده و یا راهکارهای اجرایی و عقیدتی ایشان را به صورتی که با ادبیات علمی و جدید جوان پسند همخوانی داشته باشد بازنویسی کرده یا به عنوان واحد درسی رشته‌های مرتبط (نه از آن نوع که جوان امروزی قرابتی با آن حس نمی‌کند) تدریس کرده‌ایم.

گذشته از این درد فراگیر که در حوزه‌های دیگر نیز با آن دست به گریبان هستیم و خیلی نتوانسته‌ایم، الگوهای اصیل خود را با ذائقه روز مخاطب و با روش‌های نوین علمی دنیا معرفی و تبیین کنیم به نوعی که به مخاطب خود حس تکراری و شعاری بودن دست ندهد، در شناخت واقعیت‌های بومی و به روز تربیت یافتگان خود به عنوان پرستار نیز کوتاهی‌هایی داشته و یا در رفع مشکلات و آسیب‌های شناسایی شده آنها عملاً عقب هستیم.

با مشکلات تخصصی و مرتبط با سلامت پرستاران و آنچه در مقالات علمی هم به آن پرداخته می‌شود کاری ندارم و صرفاً به چند مشکل از جنس فرهنگی اجتماعی اشاره می‌کنم و امیدوارم این مشکلات در کنار موقعیت‌های زیاد استرس زای شغلی دیگر برای همیشه از نظام پرستاری کشورمان رخت بربندد.

چیزی که پرستار از روزهای اول دانشجو شدن و بعد با روزهای اول کارآموزی اش با گوشت و پوست آن‌را لمس کرده و از آنچه در اطرافش می‌گذرد دلزده می‌شود، نظام ارزش گذاری رسمی و غیررسمی حاکم بر دانشگاه و بیمارستان‌ها است. تفاوت نگرش و ارزشی که به پزشک و غیرپزشک در محیط درسی و بالینی گذاشته می‌شود اگر چه از طرف مسئولان امر، خیلی تائید نشده یا صرفاً برحسب اقتضای شغلی و نیازهای سلسله مراتبی محسوب می‌کنند، اما فقط غیر پزشک‌ها می‌دانند که این تبعیض تا چه حد آزار دهنده و استرس زا است.

مهم‌تر از تمام چالش‌های پرستاران، مراجعان و همراهان بیماران نیز به عنوان موقعیت‌های استرس زای عمده در حرفه پرستاری محسوب می‌شوند و این مهم کمتر مورد توجه قرار گرفته است. اگر چه هدف و وظیفه اصلی پرستار خدمت رسانی سلامت به هم‌وطنان خود بوده و با عشق و علاقه نیز به این کار اهتمام می‌ورزد، اما اینکه خدمت گیرندگان محترم، صاحب چه نوع فرهنگ و سبک ارتباطی بوده یا حتی از چه سطح دانشی برخوردارند بر نوع ارتباط، انگیزش کاری و میزان استرسی که پرستاران تحمل می‌کنند، تأثیرگذار است.

علاوه بر تحقیقات، مشاهدات نیز نشان می‌دهد مردم جامعه ما (احتمالاً به دلایل مختلف سیاسی، اقتصادی و اجتماعی) خشم و ناراحتی بیشتری را تجربه می‌کنند، این میزان از خشم درونی و فشارهای محیطی و… قطعاً مشکلات ارتباط بین فردی زیادی را در پی دارد که در آمار درگیری‌ها، خشونت‌ها و نزاع‌های دسته جمعی و… خود را بروز می‌دهد. علاوه بر آمارهای ثبت شده دادگستری و مشاجراتی که در انظار عمومی دیده می‌شوند، نوعی از ارتباط ناسالم در محیط پراسترسی به نام بیمارستان بروز می‌یابد که مهارت و صبر شگفت انگیزی از طرف کادر پرستاری را می‌طلبد.

پرستاران زحمت کش نه از اقتدار پنهان و آشکار پزشک برخوردارند که بیمار و همراهان در برابرش گردن کج کرده و ملتمسانه درخواست به حقشان را با لکنت ابراز دارند و در موقع نیاز بیمار غیبشان بزند و نه جایی هست که به صورت حرفه‌ای و کارگاهی و سیستماتیک به آنها یاد داده شود که در برابر فرهنگ خشونت آمیز حاکم بر جامعه و بیمارانش چه باید بکند. فرهنگی که دست کم نیمی از مراجعان و همراهان، حقوقشان و تکالیفشان را نمی‌دانند و رسانه‌ها هنوز در این زمینه کارآموزشی و فرهنگ سازی لازم را انجام نداده‌اند.

از موقعیت‌های استرس زای شغلی رایج در حوزه پرستاری که کمبود نیرو و سیستم بروکراتیک حاکم بر نظام سلامت، باعث تشدید آن شده است، گزارش نویسی و ثبت رویدادهای حیاتی و بالینی بر عهده پرستاران است. اگرچه ثبت گزارش‌های پرستاری یک اصل اساسی و ضرورتی انکارناپذیر محسوب می‌شود، اما آیا این گزارش‌ها نباید با حجم فعالیت‌های واگذار شده به پرستاران، تناسب داشته باشد؟ آیا نمی‌توان با دیجیتالی کردن برخی رویدادها و خدمات، از گزارش آنها فاکتور گرفت؟ آیا این حجم از گزارش دهی با توجه به استرس‌های شغلی دیگر بار اضافی محسوب نمی‌شود و آیا باعث گزارش‌های صوری و غیرواقعی نمی‌شود؟

یکی دیگر از موقعیت‌های استرس زای پرستاران که به نوعی خاص فرهنگ ما ایرانی‌ها بوده و احتمالاً در دیگر کشورها کمتر دیده می‌شود، برآوردن خیل انتظارات و درخواست‌های فامیل دور و نزدیک است. مردم ما نوعاً عاطفی بوده و ارتباط فامیلی در بسیاری از نقاط کشورمان همچنان به قوت خود باقی است که جای شکر دارد.

اما تصور کنید از چندین فرزند خانواده یکی که از کادر پرستاری است، شانس بیشتری برای مراقبت از بزرگترها و پدر و مادر مسن خود را پیدا می‌کند اگر چه از نظر مالی در تنگنا باشد، اما او از نظر همگان بهترین شخص است که از نظر حمایت عاطفی و سلامتی و… می‌تواند چنین وظیفه خطیری را به دوش بگیرد و ای بسا دیگر اعضای خانواده به نوعی از حس مسئولیت شأن کاسته شود.

اگر چه خدمات پرستاری در منزل روز به روز افزوده می‌شود، اما همچنان انتظار فامیل و آشنایان از پرستاران و خدمات شبانه روزی آنها به قوت خود باقی است و این سرویس دهی می‌تواند در ارتباطات آنها و نیازی که به استراحت و زندگی بی حاشیه دارند، تأثیر منفی بگذارد.

موقعیت‌های استرس زای متعدد دیگری نیز می‌توان بر این فهرست افزود و مورد بررسی قرار داد، از جمله استرس مضاعفی که زنان پرستار به حسب نیازها خانه، باید متحمل شوند و… که از آنها عبور کرده و آرزو می‌کنیم جایگاه سازمانی و شغلی پرستاران عزیز بیش از پیش ارتقا یابد.

*روانشناس و مدیر فرهنگی دانشگاه علوم پزشکی اردبیل