«فحش» و «فحشاء» از نظر لغت عرب به معنی هر کار زشت و قبیح است که زشتی آن آشکار و روشن باشد؛ منتها معمولا در آیات قرآن در مورد انحرافات جنسی و آلودگی‌های ناموسی به کار رفته است. و اما «اشاعه» به معنی هرگونه نشر و گسترش و توسعه می باشد. به این ترتیب اشاعه فحشاء آنچنان مفهوم وسیعی دارد که تمام برنامه‌های مخرب اخلاق و عفت را دربر می گیرد.

 

به گزارش تایماز نیوز به نقل از پایگاه اطلاع رسانی حضرت آیت الله العظمی‌‌‌‌ مکارم شیرازی

– برای درمان بیماری «مالاریا» باید نخست باتلاقهائی که مرکز پرورش «پشه آنوفل» است بخشکانیم؛ و برای مبارزه با فحشاء مراکز وسوسه انگیز را.
– هرکاری که به نشر گناه دامن می زند (حتی تجسس و اظهار گناه) نوعی اشاعه فحشاء است و مشمول عذاب الیم.

سخن از این بود که ببینیم اسلام و قرآن مجید چگونه با مفاسد اجتماعی برخورد می کند و چگونه در کنار مجازات‌ها و اجرای حدود، زمینه‌های پیشگیری و خشکانیدن باتلاقهای متعفنی که میکروب فساد در آنجا نشو و نما می کند اقدام کرده است؟ سخن از این بود که در کنار مسئله شلاق زدن زن ومرد زناکار، چه برنامه‌های دقیق و حساب شده ای چیده شده است که مجازات را به حداقل ممکن تقلیل دهد؟ سخن از این بود که یک برنامه هفت ماده ای قرآن در اینجا مطرح کرده که چند ماده آن تا کنون توضیح داده شده و اکنون به سراغ باقیمانده مواد این برنامه ۷ ماده ای می رویم.

اشاعه فحشاء

قرآن در آیه ۱۹ سوره «نور» -که سوره عفت و پاکسازی جامعه از لوث اعمال منافی عفت است- به طور قاطع و کوبنده می گوید: (کسانی که دوست دارند فحشاء در میان افراد با ایمان اشاعه پیدا کند عذاب دردناکی دردنیا و آخرت دارند، و خدا می داند و شما نمی دانید)؛ «إِنَّ الَّذِينَ يُحِبُّونَ أَنْ تَشِيعَ الْفاحِشَةُ فِي الَّذِينَ آمَنُوا لَهُمْ عَذابٌ أَلِيمٌ فِي الدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ وَ اللَّهُ يَعْلَمُ وَ أَنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ». جالب اینکه نمی گوید: «کسانی که اشاعه فحشاء می دهند!» بلکه می گویند: «آنها که دوست دارند اشاعه فحشاء شود در دنیا و آخرت مجازات شدید دارند»؛ یعنی حتی نخستین علاقه به این عمل که در قلب پیدا می شود و هنوز به مرحله عمل هم نرسیده است دارای مجازات دردناک الهی است؛ و به این ترتیب تمام کسانی که دست اندرکار برنامه اشاعه فحشاء هستند، اعم از طراحان، توطئه کنندگان، برنامه ریزان، مجریان، مددکاران، تشویق کنندگان و … همه در عذاب الهی شریک اند.

«اشاعه فحشاء» چیست؟

«فحش» و «فحشاء» از نظر لغت عرب به معنی هر کار زشت و قبیح است که زشتی آن آشکار و روشن باشد، منتها معمولا در آیات قرآن در مورد انحرافات جنسی و آلودگی‌های ناموسی به کار رفته، هرچند به طور نادر در معنی وسیع کلمه نیز استعمال شده است. بنابراین آلودگی‌های جنسی یا تنها مفهوم کلمه فحشاء در اینجاست، و یا مصداق روشن عموم آیه است. و اما «اشاعه» به معنی هرگونه نشر و گسترش و توسعه می باشد. به این ترتیب اشاعه فحشاء آنچنان مفهوم وسیعی است که تمام برنامه‌های مخرب اخلاق و عفت را دربر می گیرد.

اَشکال مختلف «اشاعه فحشاء»

اشاعه فحشاء اشکال کاملا مختلفی دارد؛ گاه به این می شود که به دروغ و تهمتی دامن بزنند و برای این و آن بازگو کنند. گاه به این است که دست به تشکیل مراکز فساد، میخانه، قمارخانه‌ها، فاحشه خانه‌ها، کاباره‌ها، دانسینگ‌ها، استخرهای مختلط زن و مرد، سینماهایی که در آن فیلم‌های آلوده و ننگین سکسی نمایش داده می شود، مجله‌ها و کتاب‌هائی که به تحریک جوانان در این زمینه می پردازد، اشعار و ترانه‌هائی که دعوت به بی بندو باری جنسی می کنند و … همۀ اینها در کلمه اشاعه فحشاء جمع است، هرچند آیه فوق بعد از داستان «افک»؛ (تهمتی که به یکی از همسران پیامبر(صلی الله علیه واله وسلم) زدند) وارد شده است.

حکومت اسلامی موظف است از طریق ارشاد و راهنمائی مردم و بالا بردن سطح اخلاق و فرهنگ عمومی، و در صورتی که همه راه‌ها بسته شود از طریق توسل به قدرت، اینگونه مراکز و عوامل فساد را برچیند، و این لجنزارهای متعفن را که انگل‌های بی عفتی را پرورش می دهند بخشکاند، تا عواملی برای عمل منافی عفت باقی نماند و مردم به ازدواج سالم روی آورند و از هرگونه عوارض جانبی اشاعه فحشاء نیز در امان بمانند.

«تجسس» و «اظهار گناه» نوعی اشاعه فحشاء است

می دانیم از نظر اسلام گناه آشکارا اهمیتش بیشتر از گناه مستور و پنهان است؛ تا آنجا که در روایتی از امام علی بن موسی الرضا(علیهما السلام) می خوانیم: «اَلْمُذِيعُ بِالسَّيِّئَةِ مَخْذُولٌ وَ اَلْمُسْتَتِرُ بِالسَّيِّئَةِ مَغْفُورٌ لَهُ»؛ (آن کس که گناه را نشر می دهد مطرود درگاه خداست و آن کس که گناه را پنهان می دارد، مشمول آمرزش است)(۱). به این ترتیب، امید بخشش الهی دربارۀ گناه پنهانی بیشتر وجود دارد و توبۀ آن آسان تر است، اما آن کس که با اظهار گناه سطح جامعه را آلوده می کند، به آسانی مشمول رحمت الهی واقع نخواهد شد. اگر می بینیم در اسلام شدیدترین برخورد با مسئله «غیبت» و «تجسس» در کار مسلمانان شده یکی از فلسفه‌هایش این است که غیبت و تجسس عیوب پنهانی را آشکارا می سازد و حرمت جامعه را جریحه دار می کند. اصولا فرهنگ جامعه باید چنان باشد که برای گناه اهمیت و عظمت قائل شود که این خود سد بزرگی است در برابر آلودگی به گناه.

تظاهر به گناه که خود نوعی اشاعه فحشاء است و تجاهر به فسق، این سد را می شکند و گناه را کوچک می کند و آلودگی را آسان می سازد. در حدیثی از پیامبر بزرگ اسلام(صلی الله علیه واله وسلم) چنین آمده است: «مَنْ أَذَاعَ فَاحِشَةً كَانَ كَمُبْتَدِيهَا»؛ (کسی که کار زشتی را نشر می دهد همانند کسی است آن را در آغاز انجام داده است).(۲) این مسئله آن قدر اهمیت دارد که به ما دستور داده شده که حتی اگر چشمانمان بدون تجسس بر صحنه ای افتاد که احتمالا گناه است چشم را بپوشید و آن را حمل بر صحبت کنید، و تا آنجا که امکان دارد و محل صحیحی برای آن می توان یافت نباید حمل بر فساد شود که این خود نوعی اشاعه فحشاء است؛ و طبق حدیثی که از امام موسی بن جعفر(علیهما السلام) ذیل آیة فوق نقل شده چنین کسی مشمول عذاب الیم است که در آن آیه آمده.

دفع شبهه

در اینجا ممکن است تصور شود که میان این دستور (دستور پرده پوشی بر عیوب و حمل بر صحت) با دستور امر به معروف و نهی از منکر نوعی تضاد وجود دارد؛ در حالی که این اشتباه محض است. مسئله امر به معروف و نهی از منکر در جائی است که «معروف» و «منکر» از نظر وجود خارجی به طور قطع ثابت شود، ولی عدم تجسس و پرده پوشی و حمل بر صحت برای این است که تا گناه برملا نشده است، حتی‌الامکان جلوی اثبات آن گرفته شود؛ چرا که ضایعات آفتابی شدن گناه و شکسته شدن حریم اخلاقی جامعه بسیار بیشتر و دردناک تر است.

کوتاه سخن اینکه ما نمی توانیم از جامعه ای که اشاعه فحشاء در آن به طور گسترده انجام می شود انتظار داشته باشیم که آلوده گناه نشود، و حتی اجرای حدود الهی و مجازات‌های شرعی نیز به تنهائی در چنین جامعه ای مشکلی را حل نمی کند، و درست به این می ماند که فی المثل معتادان حرفه ای را به زندان بیافکنیم و مجازات کنیم و ترک اعتیاد دهیم، در حالی که مراکز فروش و دلالان حرفه ای و قاچاقچیان آزادانه به کار خود ادامه دهند، پیداست حتی معتادی که در زندان متنبه و بیدار شده و ترک اعتیاد کرده به محض آزادی از زندان دومرتبه به سراغ برنامه سابق می رود. به این می ماند که ما یک بیمار مبتلا به سل را درمان کنیم و به محض بهبودی به محیطی بفرستیم که آلوده به این مکروب است، وسائلش آلوده، آبش آلوده و هوایش پر از گرد و غبار و آلودگی است! مسلما با این کار دردی دوا نمی شود.

به هر حال باید سه برنامه به طور هماهنگ انجام گیرد:

۱٫ پاکسازی محیط جامعه و مبازه با اشاعه فحشاء
۲٫ بالا بردن سطح فرهنگ عمومی و ایمان و اخلاق
۳٫ مجازات متخلفان


پیشنهاد برای مطالعه:  ویژگی‌های «مدیریت اسلامی»؛ ریشه‌ها – الگوها – انگیزه‌ها

منبع:

مجله مکتب اسلام، شهریور ۱۳۶۲، سال بیست و سوم، شماره ۶، از صفحه ۱۱ تا ۱۴٫
حضرت آیت الله العظمی‌‌‌‌ مکارم شیرازی؛ مجله مکتب اسلام، شهریور ۱۳۶۲، سال بیست و سوم، شماره ۶٫