تایماز نیوز _ یادداشت از حسن فلاحی| مخالفان برگزاری این رویدادها دلایل متعددی را مطرح میکنند که هم جنبه اخلاقی دارد و هم زیستمحیطی. در نگاه آنان، چنین مسابقاتی در ظاهر نوعی تفریح خانوادگی و رقابت سالم است، اما در واقع، تصویری مثبت از صید و شکار را در ذهن خانوادهها و نوجوانان بازتولید میکند و تجربه مستقیم خشونت علیه جانداران را به عنوان موفقیت و لذت ترویج میدهد.
از منظر روانشناسی اجتماعی، مشارکت یا حتی تماشای این رقابتها میتواند منجر به عادیسازی خشونت، کاهش حساسیت عاطفی، و آموزش غیرمستقیم بیتفاوتی نسبت به رنج موجودات زنده شود. پیامد چنین روندی، پرورش نسلی است که جانستانی را نوعی بازی یا افتخار میپندارد؛ موضوعی که با روح پهلوانی و اخلاق ورزشی در تضاد آشکار است.
از سوی دیگر، آثار اکولوژیک این مسابقات نیز قابل چشمپوشی نیست. تحقیقات نشان میدهد حتی در صورت رهاسازی ماهیان پس از صید، مرگ تأخیری تا ۴۰ درصد در میان آنها رخ میدهد. ورود افراد غیرمتخصص به زیستگاههای حساس، افزایش استرس زیستی در جمعیتهای آبزی، اختلال در تعادل ژنتیکی، و آلودگی بستر طبیعی از دیگر پیامدهای جدی اینگونه رویدادهاست. علاوه بر این، فرار پرندگان مهاجر، آسیب به دوزیستان و نقض تعهدات ملی در حفاظت از تنوع زیستی نیز از نگرانیهای جدی فعالان محیطزیست است.
طبیعت، زمین تمرین رقابت نیست؛ بلکه خانه مشترک همه جانداران است. برگزاری مسابقاتی که بر محور جانستانی بنا شده، نهتنها کمکی به ورزش و سلامت جامعه نمیکند، بلکه ارزشهای انسانی و فرهنگی را نیز خدشهدار میسازد.
اگر ورزش نماد جوانمردی، اخلاق و همدلی است، پس مسابقهای که در آن گرفتن جان موجودات بیدفاع مایه شادی و افتخار تلقی میشود، نمیتواند «ورزشی» باشد. امروز بیش از هر زمان باید میان تفریح مسئولانه و خشونت در پوشش سرگرمی مرز قائل شد.
در نهایت، جامعهای که بر پایه مهربانی و آگاهی بنا شود، نیازی به مسابقات ماهیگیری برای لذت و رقابت ندارد؛ بلکه ارزش را در پاسداشت زندگی، حفظ زیستبوم و احترام به همه جانداران خواهد یافت.


Wednesday, 12 November , 2025